انتظار

خانه |صفحه ی مشخصات | پست الکترونیک

دلنوشته
 

 

 

یا صاحب الزمان..... یا بقیة الله.......

 

بهار انتظارم سلام...

 

آقاجون؛ مشقّت و سختی فراق شما اینقدر طولانی شده که دیگه برگای انتظار توان پرواز ندارن.......

 

نمی‌دونم تحمّل هم? این تنهایی‌ها به خاطر بزرگ شدن و آماده شدن برای ظهور شماست؟! یا نه! عقوبت کرده‌هاییه که پرد? غیبت، جسارت انجامش رو بهمون داده!؟

 

نمی‌دونم داریم مهیّای اومدن‌تون می‌شیم یا پرده‌ای کلفت‌تر برای دوری‌تون!؟

 

ای گل نرگس؛ اینقدر غیبت شما طول کشیده و می‌کشه تا دوست و دشمن از هم جدا بشن. اینقدر طولانی و سخت، تا مدّعیان دروغین انتظار خسته بشن و دست از ادّعاهاشون بردارن.

اون وقته که فقط مؤمنان واقعی، دنباله‌رو حجّت خدا باقی می‌مونن و سعادت ابدی رو نصیب‌ خودشون میکنن.

 

اماما؛ اینقدر در دوری شما خط‌ خطی کردیم که چلّه‌هامون‌ رو یکی یکی پشت سر گذاشتیم و سر از هفت? صد و بیست و.....

 

مولا؛ دیگه حساب هفته‌ها هم از دستم در رفته....

 

نمی‌دونم تا کی باید شمارش‌گر هفته‌های بی طلوع باشیم...

نمی‌دونم تا کی باید قلم رو کاغذ بچرخونیم و از دوری شما بنویسیم و ناله کنیم....

تا کی باید روزها رو از اول بشماریم و عصرهامون رو با دلتنگی شما به پایان ببریم....

 

آقا؛ دیگه روم نمیشه قسم‌تون بدم. دیگه روم نمیشه ازتون بخوام بیاین. دیگه روم نمیشه بازم از اول شروع کنم.........

 

این همه گذشته ولی هنوز اونی نشدیم که شما می‌خواین. شرمنده‌ایم آقا... شرمنده‌ایم مولا....

 

یوسف زهرا؛ هر چی بیشتر میگذره قلم‌ها فرسوده‌تر میشن و انتظارها سنگین‌‌تر و آه‌ها عمیق‌تر و امیدها خسته‌تر....!

 

میدونم اگه مدعی محبّت شما هستیم، اگه آرزوی وصال داریم، باید سعی کنیم معشوق‌مون رو بهتر بشناسیم. باید سعی کنیم شناخت پیدا کنیم. می‌دونم باید ساخته بشیم ولی آقا به خدا دوری شما خیلی سخته........

 

صبح بى‌تو رنگ بعد از ظـــهر یک آدینه دارد
بى‌تو حتى مهـــربانى، حالتى از کینه دارد
بىتو مىگویند تعطیل است کار عشق‌بازى
عشق اما کى خبر از شنبه و آدینه دارد!؟

 

به امید پایان صفحات انتظار، دوباره از نو آغاز می‌کنیم....

به امید ظهور

 

یا اباصالح المهدی؛ یا بقیة الله ادرکنی

 

اَلّلهُمَّ عَجِّل لِوَلِیََّکَ الفَرَج

 


نوشته شده توسط محمد حاجوی در پنج شنبه 86/10/27 و ساعت 8:2 عصر | نظرات دیگران()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درباره وبلاگ
انتظار
محمد حاجوی
سلام بر آنان که در فراق یار در کوچه پس کوچه های تنهایی سر به دیوار انتظار نهاده اند و چشم به راه نیم نگاه مهدی فاطمه اند... ای گل نرگس... چه میشد که ما را در جمع پروانه هایت پذیرا می شدی؟چه میشد که تشعشع گرمی نگاهت به سویمان روانه می شد؟ نظری فرما بر کوچه تاریکمان. که همه پروانه شمع توایم. همه پروانه ها در این کوچه تاریک به امید حس کردن گرمای وجودت گرد هم امده اند. مولا جان نظری فرما... این صفحات برگ برگ روزهای انتظاریست که به امید آمدنش از پس هم ورق می زنیم... العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان یا مهدی ادرکنی... عبد عاصی قلـــم بتراشــم از استـخوانم مرکب گـــیرم از خــون رگانم بگـــیرم کاغـــذی از پرده دل نویســم بهـــــر یار مهربانــم
لینک به وبلاگ
منوی اصلی
 RSS 
صفحه نخست
پست الکترونیک
صفحه ی مشخصات
خانگی سازی
ذخیره کردن صفحه
اضافه به علاقه مندیها
نوشته های پیشین

آمار وبلاگ
بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 3
مجموع بازدیدها : 3501
خبر نامه
 
ParsiBlog.com پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ فارسی